استراتژی‌های موفقیت

استراتژی‌های موفقیت
استراتژی‌های موفقیت
استراتژی‌های موفقیت؛ مشق از روی دست گوگل و اینتل
«جان دور»، یکی از سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر در «سیلیکون ولی» است که از او به عنوان سرمایه‌گذاری پیشگام یاد می‌شود. او معتقد است که ساختمان شرکت‌هایی چون گوگل و اینتل در سیلیکون ولی، نمادی است از آنچه این کمپانی‌ها قصد دارند به آن برسند.ما بسیار بی‌قرار و کم ‌طاقتیم. حتی صبر و تحمل پنج ثانیه اضافه برای لود شدن صفحه روی مرورگر کامپیوتر را نداریم. تنها بخشی از تکنولوژی را مورد توجه قرار می‌دهیم. چرا که چند شرکت انقلابی و عظیم، نیازها و خواسته‌هامان را برآورده می‌کنند. الهام‌بخش بودن فناوری درست مانند سفر انسان به ماه است. گوشی‌های هوشمند، الگوریتم‌های جست‌وجو و هوش مصنوعی به وجود نمی‌آمد مگر به دنبال تغییرات فزاینده در دنیای فناوری. عملکرد این کمپانی‌ها توسعه در این مراکز را تا ده برابر سریع‌تر کرده و موجب موفقیت شده است. عملکردی که اخیرا به عنوان استراتژی موفقیت در استارت‌آپ‌ها مورد توجه قرار گرفته است.
«جان دور»، یکی از سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر در «سیلیکون ولی» است که از او به عنوان سرمایه‌گذاری پیشگام یاد می‌شود. او معتقد است که ساختمان شرکت‌هایی چون گوگل و اینتل در سیلیکون ولی، نمادی است از آنچه این کمپانی‌ها قصد دارند به آن برسند.
 
این سرمایه‌گذار در کتاب «مسئله اندازه‌گیری چیست: چگونه گوگل، بونو و بنیاد گیتس جهان را با اهداف و نتایج آشنا می‌کنند» که به یکی از آثار پر فروش روزنامه نیویورک‌تایمز تبدیل شد به این موضوع می‌پردازد که چگونه گوگل و دیگر ورشکسته‌های دنیای فناوری به استارت‌آپ‌هایی با ارزش بالا و مراکز کارآفرینی برای جوانان تبدیل شدند. گوگل در ابتدای راه خود از شیوه مدیریتی استفاده کرد که اندی گرو در کمپانی اینتل پایه‌گذاری کرده بود.
 
 
فرهنگ تجارت ما مملو از پروژه‌های ضعیف برنامه‌های ناموفق، ضرب‌الاجل‌های غیر دقیق و جلسات بی‌اثر است. اما آنچه در چنین شرایطی در ارتباط با «اهداف و نتایج» یا آنچه به اختصار OKR شناخته می‌شود اهمیت پیدا می‌کند به عملکردی است که به دلایل مختلف برای همه شرکت‌ها، اعم از بزرگ و کوچک کار می‌کند. کسب و کارهای نوپا منابع محدودی در اختیار دارند. همچنین زمان کم و سرمایه‌های هدر شده از جمله دیگر ویژگی‌های استارت‌آپ‌ها است. در ادامه به چند کلید برای توسعه اهداف و اهداف الهام‌بخش اشاره می‌شود:
ستاره قطبی
برخی کمپانی‌ها اهداف آلفایی برای خود تعیین می‌کنند. یعنی در جریان تعیین هدف دست به انتخاب یک گزینه به عنوان هدف درست می‌زنند. اما تجربیات فعالان حوزه استارت‌آپ نشان می‌دهد گاهی برای ایجاد تحول در صنعتی باید انتظارات را مورد بررسی مجدد قرار داد. در کمپانی‌هایی که به تازگی کارشان را آغاز می‌کنند معمولا خواسته‌های مدیرانشان روشن و مشخص نیست. در چنین شرایطی کارکنان نمی‌توانند وضعیت را به روشنی مورد بررسی قرار دهند. از رو اگر ستاره قطبی (هدف روشن) در پیشانی کمپانی شما قرار نداشته باشد نمی‌توانید انتظار رسیدن به موفقیت را در شرکت نهادینه سازید.
 
تنظیم اهداف دوگانه
افرادی که در جریان هدف‌گذاری به کمپانی‌های کوچک و بزرگ مشاوره داده‌اند گزارش داده‌اند که در بسیاری از موارد اهداف غیر قابل قبول در دستور کار کمپانی‌ها قرار گرفته است. اهدافی که دسترسی به آنها ممکن نیست موجب سرخوردگی کارکنان می‌شود. از این رو هر شرکت لازم است که دو مجموعه هدف را برای خود تعیین کند. در بخش اول اهداف شرکت‌ها لازم است که محافظه‌کار باشند. به عنوان مثال در رابطه با بودجه و قراردادهای بانکی هدف‌گذاری باید محافظه‌کارانه صورت پذیرد.
 
مجموعه دوم اهداف در کمپانی‌ها باید از جمله اهداف انگیزشی باشد. این اهداف افق موفقیت‌های پیش روی شرکت را روشن می‌سازد. اما باید در نظر داشت که این هدف‌گذاری‌ها باید با دقت صورت پذیرد تا اهداف غیر قابل دستیابی در این بخش قرار نگیرد.
 
پیش‌بینی عملکرد آینده
کمپانی‌های مطرح و بزرگ تلاش می‌کنند پیوند روشنی میان استراتژی‌ها و معیارهای رسیدن به اهداف تعیین کنند. در واقع معیارها باید هدف استراتژیک یک شرکت را مورد ارزیابی قرار دهد. به عنوان مثال اگر شرکت به بازار جدیدی وارد شود، می‌توان دریافت که هنوز معیارهای روشن برای موفقیت در بازار جدید را در اختیار مدیران قرار ندارد. در همین راستا باید پس از جا افتادن در بازار جدید اطمینان حاصل کنید که شاخص‌های کلیدی عملکرد شناخته شده است. تنها از این مسیر است که می‌توان عملکرد آینده را پیش‌بینی کرد.

اخبار مشابه

رتبه: بد خوب
طراحی سایت: مهریاسان