معماری شغل نیست‌،زندگی است

معماری شغل نیست‌،زندگی است
معماری شغل نیست‌،زندگی است

 

 

به گزارش "  ماهنامه تجارت طلایی 

دلم هری می‌ریزد از دلهره ناب لحظه تحویل سال! از شیطنت پرشور ثانیه‌ها و از گلدسته نمناک دعا.

از نگاه بی‌قرار مادربزرگ به تنگ بلور ماهی قرمز که نکند لحظه تحویل سال رو به قبله بایستد و چشمان مادر بزرگ به نم اشکی خیس باشد و یا به نیت دعایی بسته‌.
ماهی‌هایی که جنگ دارند با نگاه پرتمنای پیرزن و رقص‌کنان می‌چرخند و با هر چرخش نقشی سرخ می‌زنند بر تن خیس آب‌؛ آنقدر که از یاد می‌بری که این افسانه قدیمی حقیقت دارد یا نه!
و من چشم‌هایم را می‌بندم و تمام لحظه‌های سال کهنه را مرور می‌کنم که یادم بماند چه نقشی زده‌ام برتن این گردون گردان و در زمینی که چرخشش به دور خورشید را کامل می‌کند چه اثری بر جا گذاشته‌ام.
و ای کاش می‌شد لحظه پرشکوه تحویل سال همپای رقص سرخ ماهی‌ها به سماع درآییم و ببینیم که اثر انگشتمان بر صفحه هستی به نیکی می‌درخشد.
سال که نو شود این شهر هم به سکوتی پاک خواهد نشست و ذهن خیابان‌هایش را مرور خواهد کرد تا اثر انگشتانی که در سال کهنه بر پیکره سنگی‌اش حک شده‌اند، به تماشا بنشیند.
آن وقت است که زنان و مردانی از جنس ناب خلاقیت در خاطر شهر نقش می‌بندند و این شهر سرب و سیمان با انگشتان پرهنر آنان چون بوم نقاشی می‌شود و می‌توان اثر انگشتانشان را در قلب شهر دید و حس کرد که چه شکوهی برپا کرده‌اند در قلب  این شهر پرهیاهو! شکوهی به عظمت یک بنای زیبا  که چون یک اثر نقاشی در دل شهر حک شده و تا همیشه خواهد ماند.
این بناهای زیبا در دل این شهر چنان رخ نمایی می‌کنند که حتی نگاه بی‌تفاوت رهگذران بی‌احساس را هم خیره می‌کنند و پای هر عابری را به تماشا سست می‌کنند که بگویند هنر معمار ایرانی از همیشه تا هنوز بی‌بدیل و متحیرکننده است.
مهندس حمید صحیح‌النسب از همان بزرگانی است که پایتخت از وجودش بر خود می‌بالد؛ از آن مردانی که اثر انگشتش بر پیکر شهر می‌درخشد و امضای هنرش در ساختمان‌های باشکوه تهران حک شده است.
جذابیت قضیه اینجاست که مهندس صحیح‌النسب در خلق آثار معماری‌اش همواره با  حضور پدر و 3 برادرش می‌درخشد و این وحدت زیبا، عامل موفقیت‌های بزرگ این خانواده پرافتخار است. افتخارات این خانواده مختص به ایران نیست، بلکه این برادران موفق  به مدت ۱۳ سال در کشور آمریکا و در ایالت‌های مریلند، ویرجینیا، واشنگتن دی‌سی، نیویورک، فلوریدا، نیوجرسی، لاس‌وگاس و در شهر لندن نزدیک به ۶۰ پروژه مسکونی اداری، تفریحی، توریستی و همچنین در کشور خودمان حدود ۵۰۰ پروژه ساختمانی را طراحی، نظارت، مدیریت و اجرا کرده‌اند که بیشتر این پروژه‌ها برج‌های مسکونی و ساختمان‌های ویلایی، اداری و تجاری و تفریحی مارکدار هستند است که از میان آنها برج بهشت، شهرک بهشت دریا و مجتمع‌تجاری گالریا که این روزها در ولنجک می‌درخشد را می‌توان نام برد.
به بهانه بهار زیبا سراغ مهندس حمید صحیح‌النسب، برادر بزرگ این خانواده موفق رفتیم تا در گفت‌و‌گوی نوروزی‌مان با او، از تجربیات ارزشمندش بهره ببریم. اگر می‌خواهید یک دنیا تجربه را در قاب صفحه‌ها بیابید، مصاحبه زیر را از دست ندهید.

آقای مهندس لطفا در ابتدا کمی از خانواده بزرگ صحیح‌النسب برایمان بگویید.
ما 6 برادر هستیم که روزگاری همه با هم در آمریکا و در یک خانه زندگی می‌کردیم و هر کداممان در یک دانشگاه به تحصیل می‌پرداختیم. بنده که برادر ارشد هستم در رشته معماری و شهرسازی و مدیریت ساختمان  تحصیل کردم‌، برادر دوم، مهندس داوود در رشته مهندسی سازه تا مقطع دکترا تحصیل کرد، برادر سوم مهندس علی در رشته‌های مهندسی مکانیک، مهندسی کشاورزی و مدیریت مهندسی ساختمان‌سازی تحصیل کرد و برادر چهارم، مهندس ناصر در مهندسی برق و مهندسی مدیریت ساختمان. ما از دانشگاه‌های مریلند و جرج واشنگتن فارغ‌التحصیل شدیم. 2 برادر کوچک‌تر، دکتر وحید و دکتر امیر در رشته پزشکی تحصیل کرده‌اند. دکتر وحید، دارای فوق‌تخصص از کانادا است و دکتر امیر هم فوق‌تخصص رادیولوژی ازاروپا است.

با این همه سوابق تحصیلی در آمریکا، چطور شد به ایران بازگشتید؟
با این‌که ما 6 برادر در خارج از ایران تحصیل کردیم، اما پدر و مادر و خواهرمان در ایران بودند و همیشه دلمان برای ایران می‌تپید. یکی 2 سال پس از پایان جنگ با اشتیاق به ایران بازگشتیم تا آنچه در خارج از کشور آموخته بودیم، در سرزمین مادری‌مان به اجرا درآوریم. روزی که وارد ایران شدم هیچ وقت از ذهنم پاک نمی‌شود؛ زمانی که پدرم من را از فرودگاه به خانه می‌برد، با دقت به خیابان‌ها نگاه می‌کردم‌. خوب یادم است آن روزها فلکه صادقیه کاملا خاکی بود و اصلا با آنچه امروز شاهدش هستیم، قابل مقایسه نبود.

حتما برای رسیدن به موفقیت‌های کنونی، سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌اید؟
قطعا همین‌طور است. اگر ما انسان‌ها یاد بگیریم که در اوج فشار و عصبانیت روی خودمان کنترل داشته باشیم بسیاری از مشکلاتمان حل خواهد شد. یک مثال جالب است که می‌گوید، اگر توانستی در اوج عصبانیت مانند زودپز سوت بزنی هنر کرده‌ای. من چند جمله زیبا را در اتاق کارم قرار داده‌ام که در زمان فشار کاری به آنها نگاه می‌کنم و به آرامش می‌رسم. یکی از آن جمله‌ها این است: "الماس حاصل فشارهای سخت است؛ اگر در خودتان لیاقت الماس شدن را می‌بینید، از فشارهای سخت نترسید."

شما برای ساختمان‌هایی که طراحی و اجرا می‌کنید، امضای خاصی دارید که مختص برادران صحیح‌النسب باشد؟
سال‌هایی که من و برادرانم  خارج از ایران زندگی می‌کردیم در زمینه طراحی و ساخت بناهای مختلف فعالیت داشتیم و پروژه‌های مختلف مسکونی و اداری و کلینیک‌های زیادی را ساختیم. آن روزها در آمریکا کسانی که در کار ساخت‌و‌ساز بودند یا طراح بودند و یا سازنده، در حالی که ما هم کار طراحی را انجام می‌دادیم و هم کار معماری و اجرا و ساخت را که چنین اتفاقی به ندرت در عالم ساخت‌و‌ساز رخ می‌داد، به همین دلیل ساختمان‌هایی که ما ساختیم کم‌کم معروف شدند و ویژگی‌های خاصی که داشتند، آنها را متمایز ‌کرد، به طوری که کسانی که ما را می‌شناختند و با سبک کار ما آشنایی داشتند، به محض این‌که وارد ساختمانی می‌شدند که توسط ما ساخته شده بود، سریع متوجه می‌شدند که این ساختمان توسط گروه مهندسی صحیح‌النسب ساخته شده است، زیرا ما نمادی داشتیم که در همه ساختمان‌هایمان مشهود بود و همین نماد امضای کار ما بود. در ایران هم سبک کارهای ما خاص خودمان است و از لحاظ کیفیت و ضمانت کار مدعی هستیم که ساختمان‌هایمان بی نظیر هستند. ما لوگوی خودمان را روی ساختمان‌هایمان می‌زنیم و ساختمان‌هایی که توسط گروه مهندسی صحیح‌النسب ساخته شده‌اند حتما دارای لوگو هستند.

چه مواردی در طراحی و ساخت پروژه‌های گروه مهندسین صحیح‌النسب مورد توجه قرار می‌گیرد؟
تا به حال پیش نیامده که ما ساختمان‌هایی را بسازیم که طراحی خودمان نباشد و معتقدیم معماری شغل نیست، بلکه زندگی است‌، بنابراین طراحی‌های ما به گونه‌ای است که کسانی که قرار است در ساختمان‌های ما زندگی کنند، با تمام وجود احساس امنیت و راحتی داشته باشند. مسئله بعدی که در کارهای ما بسیار حائزاهمیت است، وجدان کاری است، بنابراین من همیشه روی طرح‌ها زمان زیادی می‌گذارم تا یک طرح خاص و بی‌نظیر خلق کنم و از همان ابتدای کار خیالم راحت باشد که پروژه بعدی که توسط گروه مهندسین صحیح‌النسب به اجرا در خواهد آمد، یک ساختمان استاندارد و دارای ضمانتنامه است. یکی از ویژگی‌های ساختمان‌های ما این است که تمام پروژه‌های ما دارای ضمانتنامه هستند؛ اتفاقی که معتقدم باید برای همه ساختمان‌های ایران بیفتد تا در حادثه‌های طبیعی دچار مشکل نشویم.

چرا در پروژه‌هایتان به فکر ضمانتنامه افتادید؟
به دلیل این‌که خانه بزرگ‌ترین و اصلی‌ترین سرمایه 97درصد مردم دنیا است و 3 درصد باقی‌مانده هم سرمایه‌هایشان را خرج مجتمع‌های تجاری، هتل، رستوران و این قبیل ساختمان‌ها می‌کنند. ما فکر کردیم که وقتی اکثریت مردم دنیا بیشترین سرمایه شخصی خود را صرف خرید خانه می‌کنند، باید خیالشان راحت باشد که این سرمایه سال‌های سال سالم و پابرجا خواهد بود و دچار مشکلات فنی نخواهد شد، بنابراین گروه مهندسین صحیح‌النسب به دلیل اهمیت این موضوع و وجدان کاری تصمیم گرفت تمام پروژه‌هایش را با ضمانتنامه عرضه کند.

کار تیمی گروه مهندسین صحیح‌النسب چطور شکل گرفت و به موفقیت رسید؟
درگروه مهندسین صحیح‌النسب، هر کدام از برادران مسئولیت‌های خاص خودشان را دارند و تلاش ما این است که در مسئولیت‌های یکدیگر ورود نکنیم، اما گاهی اوقات پیش می‌آید که هر کدام از ما نیاز به مشورت پیدا می‌کنیم و از سایر برادران مشاوره می‌گیریم.
زمانی که پدرمان جوان‌تر بودند، ما بیشتر با ایشان مشورت می‌کردیم، زیرا پدر پیشکسوت ما در حوزه معماری ساختمان هستند‌. هنوز هم با وجود این‌که ایشان 84 سال دارند الگوی ما هستند و امیدواریم سایه‌شان مستدام باشد.

در مورد اولین ساختمانی که در ایران ساختید، توضیح می‌دهید؟
اولین ساختمانی که توسط برادران صحیح‌النسب طراحی و اجرا شد، خانه پدری ما بود که پس از بازگشت ما به ایران ساخته شد. آن زمان پدر گفتند من این ساختمان را با کمک شما می‌سازم و فوت کوزه‌گری را یادتان می‌دهم و بعد از این خودم را کنار می‌کشم تا خودتان مستقل شروع به کار کنید و نام من پشت کارهایتان نباشد. این شد که ما خانه پدری که همه در آن بزرگ شده بودیم را کوبیدیم و یک آپارتمان  9 واحدی ساختیم و تا 5 سال پیش هم در همان واحدها زندگی می‌کردیم.
بعد از آن در ساختمان‌هایی که ما 4 برادر شروع به ساخت آنها کردیم، پدر اصلا در حین ساخت حضور پیدا نکردند تا همه بدانند این ساختمان‌ها به صورت مستقل توسط برادران صحیح‌النسب ساخته شده است.
در این تیم بنده تصمیمات طراحی را می‌گیرم و در پایان کار از برادران نظرخواهی می‌کنم تا سیستم دموکراسی که در تیم ما وجود دارد حفظ شود و همه بتوانند نظراتشان را مطرح کنند. بقیه برادران هم هر کدام در حیطه تخصصی خودشان فعالیت می‌کنند و تلاش همه ما این است که تا جای ممکن در کار هم مداخله نداشته باشیم تا فردیت هر کسی در کار حفظ شود و در عین حال وحدت زیبایمان پابرجا بماند.
جریان ما جریان پدری است که یک چوب به فرزندانش داد و گفت این چوب را بشکنید، همه آنها به راحتی این کار را انجام دادند بعد چند چوب به آنها داد و آنها موفق به شکستن آن چوب‌ها نشدند، زیرا وحدت مانع از شکستن چوب‌ها شده بود. ما برادران صحیح‌النسب هم طبق سفارش پدر عزیزمان تا به امروز با اتحاد و اعتماد با هم کار کرده‌ایم و شکر خدا همین عامل موجب موفقیت ما شده است.

برج بهشت چطور پدید آمد و در زمره یکی از خاص‌ترین کارهای شما قرار گرفت؟
حدود 20 سال پیش یک روز شخصی که قصد خرید یک زمین را داشت از من خواست برای کارشناسی زمین به آنجا بروم. وقتی برای مشاوره و کارشناسی رفتم، آن زمین نظرم را بسیار جلب کرد، زیرا یک زمین مستطیل‌شکل زیبا بود که قابلیت‌های زیادی برای طراحی و ساخت داشت. همین که زمین را دیدم با خودم فکر کردم که ای کاش می‌شد در این زمین یک طرح خوب اجرا کرد و ساخت. آن روز آن شخص زمین را خرید و پس از گذشت چند ماه این زمین را برای فروش گذاشتند که طی 24 ساعت آن زمین را قولنامه کردیم و همان زمین شد زمین "برج بهشت" ما. از روزی که من در ذهنم به این فکر کردم که آیا شدنی است که ما در این زمین ساخت‌و‌ساز کنیم، 6 ماه زمان برد که طرح برج بهشت روی کاغذ رفت و  ساخت آن توسط گروه مهندسین صحیح‌النسب آغاز شد. آمریکایی‌ها یک ضرب‌المثل دارند که می‌گوید "‌اگرخواستید آرزو کنید، آرزوهای بزرگ کنید" برای خدا هیچ کاری ندارد که آرزوهای ما را برآورده کند، پس در آرزو کردن هم بهتر است به کوچکی خودمان فکر نکنیم، بلکه بزرگی خدا را در نظر بگیریم.

تولد گالریا چطور اتفاق افتاد؟
روش ما در گروه مهندسین صحیح‌النسب به این صورت است که پول را برای مدت زیادی در حساب نگه نمی‌داریم و جهت ساخت پروژه‌ها و خرید زمین صرف می‌کنیم. بر همین اساس چند سال پیش زمینی را در خیابان ولنجک خریدیم تا در مورد ساخت و کاربری زمین تصمیم‌گیری کنیم؛ اول تصمیم گرفتیم هتل بسازیم، بعد قرار شد مرکزخرید بسازیم و حتی به ساخت مجتمع مسکونی هم فکر کردیم و در نهایت تصمیم گرفتیم مجتمع‌تجاری بسازیم و در نتیجه نقشه گالریا شکل گرفت. در ابتدای کار برنامه ما این بود که پس از اتمام پروژه گالریا واحدهای مجتمع‌تجاری را بفروشیم و سراغ پروژه بعدی برویم، اما کم‌کم که پروژه به اتمام رسید گفتند بعد از فروش، دیگر مدیریت گالریا با شما نخواهد بود و مالکان طبق سلیقه و روش خود، مجتمع را اداره خواهند کرد، بنابراین تصمیم گرفتیم بهره‌برداری مجتمع را هم خودمان بر عهده بگیریم.

شرایط  گالریا بعد از بهره‌برداری به چه صورت است؟
گالریا هنوز نوپا است و برای این‌که قوی و تنومند شود نیاز به پویایی دارد‌؛ درست مانند کسی که برای تناسب اندام نیاز به ورزش دارد وگرنه سلامتی بدنش برقرار است.

اسم گالریا از کجا آمد؟
اول قرار بر این بود که اسم گالریا، بهشت ولنجک یا بهشت زعفرانیه باشد، اما بعدها طبق مشاوره‌هایی که گرفتیم یکی از دوستان اسم گالریا را پیشنهاد دادند‌. البته من این اسم را قبلا در آمریکا و اروپا شنیده بودم، اما قرار شد این گالریا، گالریای ولنجک باشد.

برای این‌که گالریا تمام رویاهای شما را محقق کند چه تغییراتی باید کند؟
آنچه در ذهن ماست این است که شخصی که وارد گالریا می‌شود، بتواند تمام مایحتاج خود را زیر این سقف  تامین کند. ما به ایجاد کارواش، سوپرمارکت، باشگاه بدنسازی و آرایشگاه زنانه در مجتمع گالریا فکر کرده‌ایم تا مشتریان گالریا با ورود به این مجتمع حس زندگی داشته باشند. 

در ساخت گالریا به سالن‌های سینما فکر نکردید؟
چون زمین گالریا 2هزار متر بود ما خیلی امکان ایجاد فضاهای گوناگون را نداشتیم، بنابراین در طراحی این مجتمع سالن سینما پیش‌بینی نشده بود، اما قطعا هر کاری تجربه‌های زیادی را به همراه خواهد داشت.

اگر بخواهید مجتمع‌تجاری دیگری بسازید سالن‌های سینما را در طراحی‌هایتان می‌آورید؟
اگر قرار باشد مجموعه جدیدی را طراحی کنم به سالن سینما، باشگاه زنانه و مردانه، آرایشگاه زنانه و آرایشگاه مردانه و تمام موارد مورد نیاز افراد فکر خواهم کرد.

امنیت مجتمع‌تجاری گالریا در چه حدودی است؟ 
گالریا هم مانند تمام ساختمان‌های گروه مهندسین صحیح‌النسب دارای ضمانتنامه و مقاومت در برابر زلزله 5/8 ریشتری است و در حال حاضر پارکینگ گالریا از لحاظ امنیت به گونه‌ای است که می‌تواند پناهگاه مقاومی برای بیش از 10هزار نفر در زمان زلزله و بمباران احتمالی باشد که امیدواریم هیچ وقت از این حیث مورد استفاده واقع نشود. 

با تشکر از شما‌، در پایان اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
در پایان سال نو را به مجموعه تجارت طلایی و مردم ایران تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم سال نو سالی پر از برکت برای تک تک مردم ایران و جهان باشد.

اخبار مشابه

رتبه: بد خوب
طراحی سایت: مهریاسان